بعععله

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 19:2 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

به این میگن تقلب

 

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 18:47 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

به سلامتیش

 به سلامتی اونیکه اشک چشماش داشت

میچکید رو کیبورد

امابازم مطلب طنزگذاشت....

 

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 18:46 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

بابا اعتماد به سقف

مورد داشتیم که پسره قیافش شبیه دفاع آخر فوتبال دستی بوده

بعد زیر عکسش نوشته : متنفرم از کسایی که جذب زیبایی ظاهری من میشن !

=|

 

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 18:22 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

شمام ازین کارا میکردین؟

 

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 18:16 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

چنده؟

 

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 18:15 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

کیفاصط

 

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 18:7 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

چه باحال

 

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 18:7 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

=))))))))))

یه مدتی میشه که .

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

کرم نریخته بودم

 

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 17:50 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

=]

 

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 17:44 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

والا بوخودا

با دیدن بازی های والیبال میشه فهمید:

حمزه زرینی اتصالی داره

یا باعث نابودی تیم میشه یا یه تنه همه امتیازا رو جارو میکنه=|

 

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 17:35 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

کدوم خوشگل تره؟

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 11:29 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

خخخخ

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 11:27 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

چراغ راهنما در ژاپن

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 11:25 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

میتونی از این حرکات انجام بدی؟

[عکس: Gif_Persian-Star.org_17.gif]

 

[ دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:, ] [ 16:46 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

نخونی نصف عمرت ب فناس

اتومبیل مردی که به تنهایی سفر می کرد در نزدیکی صومعه ای خراب شد.
مرد به سمت صومعه حرکت کرد و به رئیس صومعه گفت : «ماشین من خراب شده. آیا می توانم شب را اینجا بمانم؟ »
رئیس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت کرد. شب به او شام دادند و حتی ماشین او را تعمیر کردند.
شب هنگام وقتی مرد می خواست بخوابد صدای عجیبی شنید. صدای که تا قبل از آن هرگز نشنیده بود .
صبح فردا از راهبان صومعه پرسید که صدای دیشب چه بوده اما آنها به وی گفتند :« ما نمی توانیم این را به تو بگوییم . چون تو یک راهب نیستی»
مرد با نا امیدی از آنها تشکر کرد و آنجا را ترک کرد.
چند سال بعد ماشین همان مرد بازهم در مقابل همان صومعه خراب شد.
راهبان صومعه بازهم وی را به صومعه دعوت کردند ، از وی پذیرایی کردند و ماشینش را تعمیر کردند.
آن شب بازهم او آن صدای مبهوت کننده عجیب را که چند سال قبل شنیده بود ، شنید.
صبح فردا پرسید که آن صدا چیست اما راهبان بازهم گفتند: :« ما نمی توانیم این را به تو بگوییم . چون تو یک راهب نیستی»
این بار مرد گفت «بسیار خوب ، بسیار خوب ، من حاضرم حتی زندگی ام را برای دانستن فدا کنم.
اگر تنها راهی که من می توانم پاسخ این سوال را بدانم این است که راهب باشم ، من حاضرم . بگوئید چگونه می توانم راهب بشوم؟»
راهبان پاسخ دادند « تو باید به تمام نقاط کره زمین سفر کنی و به ما بگویی چه تعدادی برگ گیاه روی زمین وجود دارد و همینطور باید تعداد دقیق سنگ های روی زمین را به ما بگویی. وقتی توانستی پاسخ این دو سوال را بدهی تو یک راهب خواهی شد.»
مرد تصمیمش را گرفته بود. او رفت و ۴۵ سال بعد برگشت و در صومعه را زد.
مرد گفت :‌« من به تمام نقاط کرده زمین سفر کردم و عمر خودم را وقف کاری که از من خواسته بودید کردم .
تعداد برگ های گیاه دنیا ۳۷۱,۱۴۵,۲۳۶,۲۸۴,۲۳۲ عدد است. و ۲۳۱,۲۸۱,۲۱۹,۹۹۹,۱۲۹,۳۸۲ سنگ روی زمین وجود دارد»
راهبان پاسخ دادند :« تبریک می گوییم . پاسخ های تو کاملا صحیح است . اکنون تو یک راهب هستی . ما اکنون می توانیم منبع آن صدا را به تو نشان بدهیم.»
رئیس راهب های صومعه مرد را به سمت یک در چوبی راهنمایی کرد و به مرد گفت : «صدا از پشت آن در بود»
مرد دستگیره در را چرخاند ولی در قفل بود . مرد گفت :« ممکن است کلید این در را به من بدهید؟»
راهب ها کلید را به او دادند و او در را باز کرد.
پشت در چوبی یک در سنگی بود . مرد درخواست کرد تا کلید در سنگی را هم به او بدهند.
راهب ها کلید را به او دادند و او در سنگی را هم باز کرد. پشت در سنگی هم دری از یاقوت سرخ قرار داشت.. او بازهم درخواست کلید کرد .
پشت آن در نیز در دیگری از جنس یاقوت کبود قرار داشت.
و همینطور پشت هر دری در دیگر از جنس زمرد سبز ، نقره ، یاقوت زرد و لعل بنفش قرار داشت.
در نهایت رئیس راهب ها گفت:« این کلید آخرین در است » .
مرد که از در های بی پایان خلاص شده بود قدری تسلی یافت. او قفل در را باز کرد.
دستگیره را چرخاند و در را باز کرد . وقتی پشت در را دید و متوجه شد که منبع صدا چه بوده است متحیر شد. چیزی که او دید واقعا شگفت انگیز و باور نکردنی بود.
اما من نمی توانم بگویم او چه چیزی پشت در دید ، چون شما راهب نیستید ! :-D

[ دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:, ] [ 16:38 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

عقده ای بیشهور


یادش بخیر یه زمانی تو مدرسه با دوستمون هماهنگ می کردیم که:

تو اجازه بگیر برو بیرون منم ۲دقیقه دیگه میام!

بعد معلم عقده ای می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو…..

من که حلالشون نمی کنم!!!!!

 

[ دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:, ] [ 9:58 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

وحشتناکه

 

حتما بخونید!!!!

قاضی حکم رو اعلام کرد: اعدام !!!!

حضار اعتراض میکردن! اما دخترک که سرتا پا پر از ترس و لرز شده بود نمیتونست حرفی بزنه و حتی صدای دیگرانم نمیشنید!

دخترک رو دستبند به دست بردن! داشت گریه میکرد! نمیخواست که شوهرشو بکشه اما ...

هر شب کابوس میدید تا اینکه ...

مسئول بند: بیا بیرون کتی! وقتشه!

ترسی که وجود دخترک رو گرفته بود پاهاشو قفل کرده بود!

جائی رو نمیدید! افکارش پر بود از صداهای مختلف!

چشماشو باز کرد. دید که روی سکو ایستاده.

قاضی: حرفی نداری اما دخترک حرفی نداشت اما بغضش داشت میترکید.

کلاه سیاهی روی سرش کشیدن تا جائی رو نبینه! مسئول طناب رو انداخت دور گردنش!

دیگه همه چی تموم شده بود براش! امیدی نداشت! تو دلش از خدا کمک خواست که یک لحظه زیر پاش خالی شد!!!!!

دادستان: بیارینش پائین!

جنازه دخترک رو آوردن پائین.دکتر در حال بررسی بود که با صدای بلند گفت : آقای دادستان! اینکه زنده س!!!!!!!!!!!!

گروهی مسئول رسیدگی شدن! دخترک بیهوش افتاده بود!

پس از تحقیقات مشخص شد که طناب رو اشتباهی به کلیپس دخترک بسته بودن!

بعععله !! و بدین گونه بود که یک کلیپس جآن یک دختر رو از مرگ نجات داد ...

کلید اسرار کلیپس ها را مسخره نکنید(:

 

[ دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:, ] [ 9:57 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

smsهای تاسوعا عاشورا

بنابر گزارش همراه اول و ایرانسل :


بیشترینsms ارسالی تاسوعا و عاشورا , حامل چنین مضمونی بوده است:

دیدمت :-*

منم دیدمت عزیزم :-*

 

[ دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:, ] [ 9:55 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

هی خداااااا

[ شنبه 2 آذر 1392برچسب:, ] [ 21:33 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

(O_o)

 

[ شنبه 2 آذر 1392برچسب:, ] [ 17:34 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

حکایت فیلترینگ:|

 

[ جمعه 1 آذر 1392برچسب:, ] [ 21:41 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

ینی من دیگه چی بگم:||

آقا دیگه کار از ابرو برداشتنو؛شلوار قرمز پوشیدنو؛

 

گوشواره گذاشتن پسرا گذشته؛

 

امروز یه پسره رو دیدم وسط دعوا داشت جیغ میزد:|

 

[ جمعه 1 آذر 1392برچسب:, ] [ 21:22 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

ینی خدا همه رو شفا بده:|

شام غریبان بود واسه خودم شمع روشن کرده بودم و تو آرزو هام

و نیت هام بودم

دختره اومده یه شمع روشن کرده دقیقا بقل شمع من گذاشته

شمعه قااااااررررت افتاد بقل شمع ما هم شمع من افتاد هم شمع اون دختره

بد دختره به من میگه :وااااااااااااای تو نیت هامون تداخل پیش نیاد یه وخ؟

 

[ جمعه 1 آذر 1392برچسب:, ] [ 21:16 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

دقت کردین؟

دقت کردین خونه بدون مادر مثل کامپیوتر بدون اینترنته؟

 

[ جمعه 1 آذر 1392برچسب:, ] [ 21:5 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

ینی دلم میخواد خفشون کنم شخصا

همیشه از سال اول ابتدایی تا سال آخر دبیرستان یکی هس

 

که سر هر امتحانی میپرسه: با خودکار یا مداد؟!

 

ینی اینجور عادما آرپیجی هم کمشونه :|

 

[ جمعه 1 آذر 1392برچسب:, ] [ 20:57 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

فقد واسه خنده

“نوکوشیمورو” چیست !؟

نام دختری ژاپنی ؟ نام همسر پادشاه چین ؟

نام عمه سوسانو !؟

نه دوستان !

ندای مضطرب یک جوان مشهدی سوار بر پشت موتورسیکلت دوستش میباشد

و منظورش اینست که من را به کشتن ندهى :D

 

[ پنج شنبه 30 آبان 1392برچسب:, ] [ 23:13 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

اوخی چه قشنگ=)

Inline<br /><br /><br /><br /><br /><br /><br />
 image 2

 

[ پنج شنبه 30 آبان 1392برچسب:, ] [ 15:23 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

همه یه ور کی از پشت خمپاره میندازه یه ور

 

[ پنج شنبه 30 آبان 1392برچسب:, ] [ 15:20 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]

زیرنویسای باحال

عکس های زیرنویس های خنده دار فارسی در فیلمها

 

بقیه تو ادامه

 


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 30 آبان 1392برچسب:, ] [ 13:4 ] [ Narges & Hadiseh ]

[ ]