.................
تلخ ترین موسیقی دنیا:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ضرب آهنگ انگشتانت است بر در یخچال ، زمانی که چیزی رو که هوس کردی پیدا نمیکنی...
=))
sheytoonbala |
.................تلخ ترین موسیقی دنیا: =))
بعله!نه داداش اینجوریاس =)دقت کردین تو فیلما هر وقت یکی میخواد با هویت جعلی بره
دیگه خودتون تصور کنینآقا دیگه کار از ابرو برداشتن و آرایش کردن و گوشواره گذاشتن پسرا گذشته؛ امروز یه پسره رو دیدم وسط دعوا داشت جیغ میزد:|
نوچ نوچ نوچامروز تو خیابون یه دختره رو دیدم اندازه ی یه پسر آرایش کرده بود !
بیاین قدر این لحظاتو بدونیم :)زندگی با مای بی بی شروع میشود و با ایزی لایف تمام... . پس بیایید قدر لحظاتی که با شورت هستیم را بدانیممممممممممممممممممم
خخخ یه همچین ادمای باهوشی هستیم ما ایرانیاایرانیا با عراقیا دعواشون میشه ایرانیا یه طرف سنگر میگیرن عراقیا یه طرف...
تا حالا انگشتر گیر کرده تو انگشتتون؟؟تا حالا انگشتر گیر کرده تو انگشتتون؟؟
آخه اینم فانتزیه ما داریم؟!؟یکی از فانتزیام اینه : توی بیمارستان،یه پرستار فوق العاده زیبا وجذاب از اتاق عمل سریع میاد بیرون و داد میزنه:آقای دکتر؟آقای دکتر؟بیمار داره از دست میره من درحالی که لبخندی پرمعنا بر لب دارم سرمو میندازم پایین و از توی کشو دستکشمو در میارم پرستار بلندتر و با التماس میگه:آقای دکتر عجله کنید ،قلبش از حرکت ایستاده من بازهم با لبخندی معنا دار دستکشارو دستم میکنم ایندفعه همهءپرستارا ودکترا از اتاق میریزن بیرون و فریاد میزنن آقای دکتر آقای دکتر بیمار داره میمیره من که دسکشامو دستم کردم با خونسردی به چهرهءتک تکشون نگاه میکنم و میگم: . . . آقای دکتر طبقه بالا تشریف دارن بعد سطل آبو با پام هول میدم جلو و همینجور که دارم زمینو تی میکشم توی مه و غبار دور میشم … بعله =))))))
آخه من الان چی بگم؟!مکالمه مامانمو بابام مامانم : چای میخوری برات بریزم؟ بابام :آره خانوم، دستت درد نکنه! :|
والاخرچ خرچ خرچ خرچ خرچ خرچ خرچ خرچ خرچ خرچ خرچ خرچ خرچ خرچ خرچ خرچ کجااااااا؟! . . . . . . ن تورو خدا بیا اینم کپی کن از دست تو یه خیار نمیتونیم بخوریم؟؟؟
جوک گفتن بعضیام اینجوریه:)))))) یــه روز :))))) یه یارو :)))))))) میره کتاب فروشی :)))))))))))))))
خدایا منو بکش:|يني اون تلفن رو قطع نكني هااااااااااا!!!!!!!!
:|
:|
=|امشب در سر شوری دارم . امشب در دل نوری دارم....
مهمون نوازی تو خون ماس:)))مورد داشتم: شام قرمه سبزی،صبحونه روز بعد اسفناج! بعد از صبحونه دوسم میگه: تورو خدا واسه ناهار دیگه زحمت نکشینا خودم میرم پارکِ پشتِ خونه میچَـــــــرم
تماس تلفنی:تماس تلفنی: الو... حسین _ بدو که زنت داره زایمان میکنه و میخواد بچه بیاره _ باشه باشه الآن خودمو میرسونم سپس گوشی رو قطع کرد و شروع کرد به دویدن دوید دوید دوید
ادامه مطلب انگشتر...
باباهه به بچش میگه اگه معدلت بالا شد واست ماشین میخرم
بچه میگه نه به جاش انگشتر برام بخر... پدره تعجب میکنه و میگه باشه پسرم سال بعد میگه دانشگاه قبول شو 50 ملیون میریزم به حسابت... ادامه... ادامه مطلب |
|
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |